تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



بالۆن
بالون، بالُن.
بیلفەرز (بالفَرض)
شُمُرش، گیرَم.
بێ¬موبالات
بی¬آیین، بُلغُندر.
تالیف
بستن، پيوستن، نوشتن، درست کردن.
جەلاله
خدا، نام خدا، خدایی.
جەللاله
وَزَن خوار، پَلید خوار، پاچایه خوار. ( مرغ یا حیوان)
خالیس
ویژ، ویژه، اَویژه، آویژه، بیژ، بیژه، پاک، ناب، سَره، سارا، ژاو، بی¬آلایش.
خالیسه
اَویژه، آویژه، بهرەگاو.
دائوالفیل
کُلَن، پاغُرە، پیل پا.(مرضی است که پاها وَرَم پیدا میکند.)
دالووشانن
پاک کردن.(بینی)
دالووشکانن
دالکانن
دوختن، چساندن.
دالکیان
دوختە شدن، چسپیدن.
دالێستن
لِشتن، لیسیدن، وَرساخیدن، فرولشتن.
دەس خالی بوون
آسوده شدن، رستگار شدن، شَگالیدن.
زالوو
زالو، زَلو، زَلوک، شَلوک، شَلَک، شلکا، زَرو، زَنو، زَنور، دیوَک، دیوچه، درن، دُشتی، مُگل، مَکل، خرشته.
سالار
سالار، سردار، سرور، مهتر، بزرگ، پیشرَو، سرکاروان، سرور کاروان، سردار سپه