تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



نشانکرد
نشانی، نشانه، نشان شده.
نشانکرد
نشانکرد
عَلامَة، سِمَة، اَمارَة.
نشانکردن
دیاریکردن، داخ کردن. [دروشم لێدان]
نشانکردن
تَوسیم، تَعلیم. کَيّ.