تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



گۆتەنی
گفتنی، سزاوار گفتن، چنانکه گوید
گۆجاگ
دکمه
گۆخڵ
خبره در شالیکاری
گۆخڵانە
مزد آدم خبره در شالیکاری
گۆدەڵە
زیور کنارهٔ یلک
گۆران
بخشی عظیم از کردها
دهاتی
راهزن
از عشایر گوران
مرتع
تخلص یکی از شعرای کرد
نام روستایی در کردستان که توسط بعثیان ویران شد
گۆرانگە
درختان قرق شدهٔ جنگل
نام ییلاقی است
مقر راهزنان
گۆرانی
لهجهٔ یکی از تیرەهای کرد
ترانه