تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



گۆلبڕ
کردساز شالیزار
گۆلبڕین
کردسازی شالیزار
گۆلمە
پُر یک کف دست گیاه
گۆلک
گوساله
میوهٔ دوقلوی کوچک
کنایه از ورم کردن و بالا آمدن شکم
گۆلکردن
ساختن استخر
کردزدن شالیزار
گۆلکڤان
گوسالەچران
گۆلە
کلمهٔ صدا کردن گوساله
تیله
صدای بلند
بیماری گوساله
جلودار گله
گۆلەگۆل
یواش یواش، سلانه سلانه
گۆم
ژرفاب راکد
گنگ، نامفهوم
استراحتگاه شبانهٔ گله بیرون آبادی
مکان توقف نگهبان
خانهٔ تابستانی
ویلا، خانه دربستی
زمان، وقت
گام، قدم
گۆمان
گمان
ژرفاب ها
نام چندین آبادی
گۆماو
ژرفاب