تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



گرتنەناو
درمیان گرفتن
گرتوو
اسیر
زندانی
گرتک
تپهٔ کوچک
استخوان بدن
قطعه گوشت
پیرزه
ناف
چونه، گلوله خمیر
جای همایش حیوان کوهی
روستایی در کردستان که بعثیان آن را ویران کردند
گرتکە
چونه
تکه گوشت
جولانگاه حیوانات کوهی
گرتی
اسیر، زندانی
گرتە
اندوهگین، گرفته
نام روستایی در کردستان که توسط بعثیان ویران شد
گرخ
گرفتگی صدا
بیز، حال بهم خوردن از چیزی
گرد
تپه
کروی
همایش
دایرەای
لولەای، استوانەای
درشت
همه، کل
پیرامون
چرخش آب
کوتاه قد