تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ئێسک گران
نامحبوب
دەست گران
تنبل در کار
مُشت گران
ذابحی کە مذبوح دستش دیر بمیرد
زمان گران
الکن
سەنگین و گران
آدم باوقار
هەستی گران
دوست نداشتنی، گرانجان
پێ گران بوون
دشوار آمدن
گران
سنگین
گرانقیمت
با وقار
اسارت
بازداشت شدن
اسیر شدند
زندانی شدند
کری گوش
تنبلی
مطلب یا نوشتهٔ دیر فهم و مشکل
سختی زندگی
گرفتگی سوراخ
فشرده و غلیظ
اصیل
گوێ گران
شنوندگان
گران گوش، سنگین گوش
داخی گرانم
با کمال تاسف
گرانایی
سنگینی
گرانجان
گرانجان
گرانفروش
گرانمایە
گرانقیمت
کنایه از هنرمند
گرانی
سنگینی
قحطی، تنگسالی
گرانی نرخ
وقار
نوعی رقص دسته جمعی
گرانیە
سنگینی در توزین
گرانێر
طرف سنگینتر در توزین
بارگرانی
رنج طاقت فرسا