تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



مل کەوتش
گردنبند به گردن آویخت، محکوم شد
ملدێ کەوتش
محکوم شد
گناه به گردنش ماند
نەفس کەوتش
اشتها کرد
یابان کەوتش
به صحرا زدن
کارم دەکەوتش
کرمو شده
کنایه از تنبلی و بیکارگی
کشتاکەوتش
از پای درآمده
دراز کشیده
پشت به متکی نشسته