تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



کولمک
مشت گره کرده
کولمیرۆ
سوراخ مورچه
کولمێرو
بیماری یا زخمی که بهبود نیابد
کولمەک
مشت گره کرده
کولندە
کوتاەقد دوست داشتنی
کولنگ
میوەای است جنگلی
رف کوچک
کولو
دانه برف، آغند، توده پشم و پنبه نارشته، نیامک هسته گیاه
کولپ
سنگینی
بلا و مصیبت
قحط و غلا
نام روستایی در کردستان که توسط بعثیان ویران شد