تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



کری
عمل شده
مزد، کرایه، اجاره، یکشنبه بازار
کریبار
کرایه حمل بار
کریدار
مستاجر
کریس
کلمەای برای صدای بزغاله
شراره آتش
کریو
خویش، آشنا، کسی که کودک را در بغلش ختنه کردەاند
کریڤ
خویش
آشنا
کسی که کودک را در بغلش ختنه کردەاند
کریە
یکشنبه بازار
کرده است
سوورەوکریاگ
سوورەوەکریاگ
هەڵکریان
گلوله کردن نخ
هەڵکریاگ
نخ گلوله شده
کۆنکریت
بتون آرمه