تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



هاڤینەسەر
پوشاک تابستانی
هاڤینەهەوار
هاڤینەچەڕ
مرتع تابستانی
هلاڤیشتن
آویختن
همبزئاڤیتن
بذر انبوه پاشیدن
هنگوڤین
شبیه عسل
هنگڤینۆ
گیاهی است
هۆڤیتی
کنایه از وحشیگری
هیرڤیستی ودەس
هێڤیدار
آرزومند
امیدوار
هەلاڤیت
برانداخت، به بالا انداخت
هەلاڤیتی
به بالا انداخته شده