تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



مچک
حشرەای است چسبنده
شرط بندی
میرچک
گنجشک
پرندهٔ ماده
میچک
مادینهٔ پرندگان
مێچک
برهٔ بی مادر که شیر دیگر گوسفندان را می خورد
مونث، مادینه
کنایه از بزدل
نقورچک
نیشگون، سقلمه
نوقرچک
نیشگون
سقلمه
نوقورچک
نیشگون، سقلمه
نوچک
نوک بالای هرچیز
مشت
نچک
افتادن دندان
بالاترین نقطهٔ درخت