تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



واستش
آرزو یا اشتهای چیزی را داشتن
واستەن
دلخواه
واستەنە
دلخواه
واسواس
دمدمی
واسیتە
انگیزه
پارتی
واسە
اگر چنین باشد
آری چنین است
پاس، نگهبانی
می گوید
ئاواسی
آستین بلند
توترواسک
پرندەایست شبیه گنجشک
تەواسان
گیج شدن
دلسردی، نومیدی
تەواسیان
گیج شدن
دلسرد شدن
تەواسیای تەوەس
خواستۆخ
گدا، گدامنش
خواستی
خواستگاری شده
خواستە
امانتی
اراده کردن
خواستەنی
خواستنی
امانتی
خواسی
مادر همسر
پابرهنگی
خوانەخواستە
خدای ناخواسته