تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



هەڵاڵە
گلی است زرد و خوشبوی، گلی است خوشەای زردرنگ و بسیار خوشبو
داروی دباغی
ماده موم که زنبور از گلها می گیرد
ماده لقاح نباتات، گرده گلها
آواز در دادن، جار
آلاله
زنام زنانه
هەڵاڵەبرمە
لاله واژگون
هەڵاڵەکشکش
نوعی رقص
هەڵایسان
برافروخته شدن
کنایه از آشوب بپا شدن
هەڵایساندن
برافروختن
کنایه از مایه شر و فتنه
هەڵبرنگان
بند آمدن باران
هەڵبرنگاندن
بند آمدن باران
هەڵبرنگانن
بند آمدن باران
هەڵبرژیان
از گرما به ستوه آمدن، سوزش در پوست احساس کردن، خون بند آوردن و مرهم بر زخم گذاشتن
هەڵبرینگان
نگا: هەڵبرنگان، بند آمدن باران
هەڵبرینگاندن
بند آمدن باران
هەڵبرینگانن
بند آمدن باران
هەڵبزڕکاو
رنگ باخته
شیر فاسدشده