تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



هەڵسووڕ
چرخش
تحرک
هەڵسووڕاندن
چرخانیدن
هەڵسووڕاو
چرخیده
کنایه از آدم پر تحرک
هەڵسووڕێن
چرخاننده
کنایه از گرداننده کار
هەڵسپێران
هٔتکیه به چیزی داده شدن، کنایه از معلق شدن از کار
هەڵسپێراو
تکیه بر چیزی داده، معلق شده از کار
هەڵسپێریاگ
تکیه بر چیزی داده، معلق شده از کار
هەڵسکانن
دشنام دادن و بد گفتن
هەڵسە
برخیز