تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



هاو
حرف شراکت، هم
حرف ندا برای دور
چگونگی
او
دەس هاوردن
بدست آوردن
شاتیمان هاوردن
گفتن کلمه شهادتین
شۆق هاویشتن
کلەزنی حیوان
شۆق هاوێژ
حیوان کلەزن
هاوار
فریاد کمک خواستن
فریاد، صدای بلند
دادخواهی
دریغ
به فریاد رسیدن
پناه به کسی بردن
نام دو مجلهٔ کردی که در سالهای ١٩٣٢ و ١٩٧١ منتشر می شدند
روستایی در کردستان که بعثیان آن را ویران کردند
هاوار کردن
هاواربردنەبەر
هاواربۆبردن
هاواربۆهێنان
هاواربۆهەستان
بسیج همگانی برای کمک و نجات کسی یا گروهی
هاواربەماڵم
دریغا، اسفا
هاوارتەلەمن
بد آوردەام