تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



نق
ژرفا، ژرفا
بستن و برهم نهادن اندامها مانند دست و چشم و...
غرولند
انبوهی و شلوغی
کمترین صدا
صدای زور زدن
نقارم
نتوانم
نقاری
نمی توانی
نقارین
نتوانستن، از دست برنیامدن
نقانن
صدا از گلو درآمدن در اثر زورزدن، برهم نهادن دست و مقعد و چشم
نقتک
نفسهای آخر
نقتە
نقطه
نقتەبانگ
علامت تعجب و خطاب به اینصورت!
نقتەبهنۆک
ویرگول، کاما، «، »
نقتەجۆت
دونقطه، علامت توصیف، «: »
نقتەشانی
نقطهٔ حروف
نقتەپرس
علامت سوال، «؟ »
نقر
میان دندانەهای اره و شانه
میان پلەهای نردبام و پلکان
فاصلهٔ درجات دماسنج
کمی از مو و پشم
نقرنقر
مدرج
چوبدستی کندەکاری شده