تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ساردەسندان
نوعی بیماری دام و ستور
کلمەای بجای کوفت و زهرمار
سازاندن
آشتی دادن مخالفین
انجام دادن
سازندە
سرنانواز، نوازنده
کنایه از بی شرم و زبان دراز
ساماندار
ثروتمند
ستاندنەوە
بازپس گرفتن
سرەواندن
آرام کردن
زدن
سلکاندن
انزوا
سمبلاندن
پا در سن بلوغ گذاشتن پسران