تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



مشتەگان
استمنا، جلق
مشخۆر
پسماندهٔ علف در آخور
مشراق
عدسی
مشلاق
روبرو، مقابل
مشوت
نشخوار
پسماندهٔ خوراک
مشوورخۆری
سرپرستی و اداره کردن
مشک تەرامشیح
گیاه کاکوتی
مشک کەروێشک
موش خرگوش، یربوع که جانوری اسب بزرگتر از موش
مشک گرە
پرندەای است کوچک و شکاری
مشکوڵۆزمە
مدیون اخلاقی و آیینی، مشغول الذمه