تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



مشت گرتنەوە
دست پهن کردن برای گرفتن چیزی
مشتا
جای در آفتاب گذاشتن میوه
مشتاخ
جای در آفتاب گذاشتن میوه
مشتاخ نانەوە
مشتاخە
جای در آفتاب گذاشتن میوه
مشتاک
تختهٔ آرد روبی پیرامون سنگ آسیا
مشتودرەوش
کنایه از نبرد نابرابر
مشتیلە
دستگیرهٔ خیش
مشتە
مشتهٔ کفاشی
چک پنبەزن
دستهٔ کارد و خنجر
استمنا، جلق
مشتەکۆڵ
سقلمبه، مشت گره کرده
مشتەکۆڵە
سقلمبه، مشت گره کرده