تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



لیلان
لرزاندن صدا در آوازخوانی
صدای کولاک
از روستاهای کردستان ویران شده توست بعسی ها
لەیلان
دشت و بیابان
هامون، سراب
درخشش
مامیلان
گیاهی است
ملان
نوعی رقص
بالای هر دو کتف
بلندیها
مۆزەلان
استراحتگاه گلهٔ گاو در دشت
مەیلان
آرزو
ناوپەلان
میان شاخەها
هالان
نهالها
تشجیع، برانگیختن
سروصدا و جنجال
هاوهێلان
هم آشیان
هۆپەلان
گلوله برف و گل را بسوی هم پرت کردن، برف بازی
هێلان
آشیانه
هشتن، گذاشتن
گم کردن
تابِ تاب بازی