تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ماسیان
آماسیدن
هەڵماسیان
آماسیدن
هەڵملیسیان
پسیان
گسستن
ڤەهسیان
آسودن
گرسیان
بزرگوار، محکم و بهم چسبیده، رسته، تکوین یافته، واچسبیدن، گیر کردن، زمینی سخت و سفت در شخم، هیکل دار، زبر، درشت، بالار، افروختگی آتش، گرمی تن به نشانه تب