تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ڕق هەستان
به خشم آمدن
ڕق هەستاندن
به خشم آوردن
ڕق هەستاو
به خشم آمده
ڕق هەڵستاندن
به خشم آوردن
ژێردەستان
زیردستان
ظروف و اثاثیه که همیشه استعمال می شود
ڤەڤەستای
ایستاده
از کار باز ایستاده
کافرستان
کفرستان
کافرستانی
کنایه از بی اعتنایی نسبت به درمانده و بی نوا
کاڵەمستانە
نوعی بازی در شب نشینی
کوردستان
کردستان
کوردستان پەرست
دوستدار کرد و کردستان
کوردستانی
کردستانی
کۆستان
کوهساران، ییلاق، جای بسیار سرد و برفگیر
گاستار
حلقهٔ چوبین به طناب بسته شده