تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



هەڵستاندن
برخیزاندن، از لانه خارج کردن شکار، از خواب بیدار کردن
هەڵوێستان
تانراست ایستادن، دور چیزی ایستادن
وێستان
نگا: وێستا
برپا بودن
نجنبیده
وەستاخاڵە
آهنگر
وەستای
نگا: وەستاو
تو استادی
خسته شدی
وەستایی
اُستادی
سرپایی
وەستایە
حرکت نمی کند
ایستاده است
استاد است