تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



یەزنە
شوهرخواهر
ئیزن
اجازه، رخصت
بزن تڕێنە
گیاهی است
خزن
سنگچین
تودهٔ سنگهای برهم انباشته
زیارتگاه، مَرقد
خەزن
خواهرزن
نگهداری در جایی، ذخیره
دراوسێ وەزن
همسایه رنجان
ستۆبازن
خزندەایست
سووزن
جوالدوز
سەرمەزن
سرگنده
رئیس ایل
عوورمەزن
شکم گنده