تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



حیرس
عصبانیّت
خوداپەرس
خُداپَرَست
خەرس
تخمین، برآورد
دادپرس
کسی که به شکایات دیگران می رسد
دێرس
درنگ
ویران
قدیمی
دەست قورس
پزشکی که دیر بهبود بخشد، کسی که ضربه او زیاد دردآور باشد، آن کسی که اگر حیوانی را سر ببرد دیر جان دهد، آنکه هر کاری را آغاز کند دیر تمام شود، جیب بر ناشی
شەیتان پەرس
یزیدی
قارس
خشمگین
پکر
بردوختن برای کوتاه کردن
شهر و ناحیەای در کردستان