تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



لەسەرخۆیی
آرامی، شکیبایی
لەنگەرخانە
نواخانه
لەنگەرخستن
لنگرانداختن
ماندگار شدن در جایی
لەکارخستن
ازکار انداختن
مرارخۆر
مردارخور
مرخاندن
خرناسه کشیدن
مرخن
خرناسەکش، خرخرو
کسی که سینەاش از تنگی نفس خر خر می کند
مرخنە
خرناسەکش، خرخرو، کسی که سینەاش از تنگی نفس خر خر می کند
مرخک
نخی است در قالیبافی
مرخێس
غلتگاه چارپایان
غوغا و هرزه بازی
مرخێسانێ
همدیگر را در خاک غلتانیدن و شلوغ کردن
مرخەک
مکوک بافنده
گلولهٔ پود
مشوورخۆری
سرپرستی و اداره کردن