تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



خاووخلیسک
شُل و وِل، لَزِج و بدمزه
خاووخلیچک
شُل و وِل
لَزِج و بدمزه
خاوک
رشتەای که به سختی تاب می خورد
خاوکەر
از آهنگهای مشهور کردی
خاوکەرەوە
از تصمیم منصرف کننده
چرمِ در آب خیسانده شده
تابیده را به خامی برگردانده
خاوی
شُلی، تنبلی
خامی، نارسی
ناپختگی
خاوین
پرخواب
خاوێنی
پاکیزگی
خاوە
باج
پول پرداختی بدلیل پشیمانی از معامله
باج سبیل
جوانه تازه بیرون زده
خاوەخاو
تنبلی و شُل بازی
کُرک اضافهٔ قالی
گیاهی است