تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



بیستۆک
تلفن
بیستەم
بیستم
بیسمیل
شستشوی جائی که نجس شده
بیسەر
شنونده
گوێ بیست
حرفشنو از بزرگترها، خبردار، کنایه از خبرچین، جاسوس