تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



واروای
پابرهنه
وای
فرار کرد دوید
حرف فغان از درد، وای
چنانی
پیدایی اینک هستی
وای لمن
وای برمن
وجارای
بازگویی خواب و رؤیا
ورازنای
راست و عمود گردانیدن
بیدار کردن
ورمای
فروریخته
فرورفتگی زمین
ورگڕنای
برافروختن آتش
وڵاویای
زیبایی شوخ و شنگ
وەرای
شایسته، سزاواز