تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



خلەوخەرمان
برداشت سالانهٔ حبوبات
خم شێویان
کنایه از آشوب و بلوا
خنجکان
خَفه شُدن
خنکان
خفەشدن
خنکیان
خفه شُدن
خوان
خوان زین
سُفره
طَبَق
ابزاری در آسیا
پسوند به معنی خواننده
خودان
صاحب
خُدا، الله
خورماپێچان
موش خُرما
خوریان
به خارش افتاده
خورده شُدن
خوزیان
نپسندیدن