تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ئاستاش جیا
مرا به جا گذاشت
ماستاو
ماست و آب بهم زده، دوغ مشک ندیده، آبدوغ
ماستاوساردکردنەوە
کنایه از تملق و چاپلوسی
ماستاوی
ماست آلوده، آغشته به ماست
ماستاڤ
ماست و آب بهم زده، دوغ مشک ندیده، آبدوغ
ڕاستان
همواری زمین
مردان خدا
ڕاستاندن
راست کردن کجی
گاستار
حلقهٔ چوبین به طناب بسته شده