تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



دارباز
بَهلَوان.
داربلچ
شَجَرُالزَعرور.
داربەس
اِسقالَة.
داربەڕوو
شَجَرَالبَلَوط، سندیانَة.
دارتوو
فِرصاد، شَجَرُالتَوت.
دارتوو
طَرطیر.
دارتەقێە
شرَقرَق، شَقرَّق، شِقِرّاق، صُرد، اَخیَل، سُودانِیةٌ، شودانیق.
داردان
مَشتَل، مَشتَلَة، مَغرِس، دَندانَة.
داردان
مَحطَب.
داردان
صَلب، شَنق.
دارزانن
اِبلاء، تَهریَة.
دارسان
اِکتِحال.
دارفەرسەخ
بُرت، نُصبَة.
دارقواخ
صُلّابَة، مَشنَقَة.
دارقواخ
بُرجاس.
دارهێش
سِلب.
داروبەرد
سَطَحا و اَساساً.
دارودەسە
تَبَعَة، اَتباع، حِزب.
دارولئینشاء
دارُالانِشاء، دَفْتَرخانه.
دارولحکوومه
دارُالْحُکُومَة، اِدارَةُ الُحُکُومَة.