تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



بگار
مَعبر، شَجن، مَورِد، مَمَرّ، مَسِیر، مَجازَة، مخاضَة.ُ
بگاردن
قَضاء، اِسعاف، اِتمام، تشمشِیَة، اِمرار.
بگاردن
اِقامَة.
بگاردن
هَضم.
بگاردن
تَرک، رَفض، نَسي.
بگاره
تَجاوز، عُدُول.
هەڵبگاردن
اِزلاج، اِمرار.
ڕێبگار
عابِر، مُسافِر، ذاهِب، سالِک، مارّ، مُتَرَدَّد، اِبنُ السَّبیل.