تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



پێنەزان
پێنەکەییک
نارسیده، بچه. (نابالغ)
پێنەگەییک
نارسیده، نارس، ناپخته. (میوەی نارس یا آش نپخته.)
پەرت¬سێنی
مَشته، پَرت¬خَری.
پەپوو ئەخوێنێ
پەڕۆی بێنوێژی
شَلّه، شَنگه.
چوکڵەشکێنی
هالگی، چُغُلی، سخن¬چینی، دوبرهم¬زنی.
چەرمێنه
سفیدی، سفید. (تخم¬مرغ مثلاً.)
چەرمێنه
چرمینه، چَرمه، سَعتَر، کیرکاشی. (که از چرم می¬سازند.)
ڕێنما
کَرکور، راه نما. (سنگ راه نما)
ڕێنکە
چبیر، گردآمدن، ایستادن. (جمع شدن اردو که از ترس نتوانند جلو بروند.)
ڕێنکەدان
چبیره زدن، گرد شدن. (ایستادن جمعیت که از ترس نتوانند جلو بروند.)
ڕەقێنە
کمره، پینه. (چرک سخت شده)
کارتێنەک
کارتَن، کارتَنَه، زَوزوره، زَرزور، کلاَ، مَگس گیره (عنکبوت پاکوتاه)
کزێنکە
خمیر خیلی شُل مانند شلکینه روی ساج می ریزند نان می شود و آن را توی روغن داغ شده می گذارند و می خورند.
کوێنە؟
کجا؟
کەرتڕێنە
پشادست، دست پسین (آخرین دست در جوراب بازی)
کەرتێنە
کَره، کَری، کَرتَنه، کَرتینه، تَنَسته، اَنفَست، اَبَرکاکیا