تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



داکوتیان
کوفتە شدن، کوبیدە شدن.
داگرسیان
افروختن، روشن شدن، افروختە شدن.
داگرسیان
افروختە شدن، برافروختە شدن، قرمزشدن.
داگیریان
بوژ، گرفتگی، سنگین شدن.(ازاثرتب مثلاَ)
داگیریاگ
بوژیدە، سنگین.
داڵووچیان
ریستن، ریسیدن، آویختن، ریسته شدن، آویخته شدن، فروهشته شدن.
دایان
دایە، تایە، مادَرَک.
دایانی
دایگر، تایگر.
درۆخیان
اُرغیدن، گیریدن، خاریدن، خارخارکردن.
درۆشیان
درخشیدن، درفشیدن، رخشیدن، رفشیدن، تابیدن، افروختن، پرتوافکندن.
درێژکێشیان
درازکشیدن، واکشیدن، لم زدن.
درەخت پەیوەن نەکریاگ
دارخال، دالخال.(درخت پیوند نشدە)
دزیاگ
دُزیده.
دمەک دڕیاگ
دهل دریدە، رسواشدە.
دنیاداری
دنیاداری، خانەداری، تروهش، تروهیدن، ترومیدن، آمرغ، آمرغیدن، کَوالش، کَوالیدن، فَلَنجش، فَلَنجیدن، اندوختن.
دنیای بووچک
جهان کهین، کیهان کهین، کهین کیهان.