تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



تەیار
آماده ،ساخته.
تەیاره
هواپیما ،هوا نورد ،آسمان پیما ،آسمان نورد.
جفتیار
جفتیار، جفت¬بنده، بَرزگز، شُخمگر.
جنیات
گناه. (محرّف «جنایت» است.)
جنیاک
اَنجیده، اَنجینه، ریزریز، قیمه، اَنجه اَنجه شده.
جوزئیات
پازتاریان، لَختیان. (ضد «کلیات»)
جووچکەبڕیاک
کَنج، کَبجه، گَنجه، بکُنگ، دَم بُریده.
جووڕیان
رَمژَک، ریژَک، شَپلیدن، پَلمَسیدن، نَدانسته گفتن.
جووڵیان
جُنبیدن، جُنبش.
جووڵیانەوە
جُنبیدن.
جوڕەپیاگ
جُره مرد، مرد چهاردانگ.
جۆریان
جَزیدن، جاوریدن، رَمش، گوهریدن، جوربەجور شدن، گونه گونه شدن.
جۆشیان
جوشیدن. (دیگ مثلاً.)
جۆشیان
جوشاک، جوشیدن. (آب مثلاً.)
جۆشیان
جوشیدن، آشوب کردن، توفان کردن، شورش. (دریا مثلاً)
جۆیابوون
پَژوهیدن، جویا شدن، خواستن، جُستجو کردن، کافتن، پرسیدن.
جیازی
وَردَک، وَردوک.
جیاوەبوون
جُدا شدن، تاک شدن.