تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



هۆشیاری
هُشیاری، هوشیاری، بیداری.
پتوپیارزگ
پیرزه.
پیارزگ
پَیرزه. (چیزی که توی کهنه یا دستمال بسته نگهدارند.)
پەتیاره
پَتیاره، بَتیاره، نازیبا، دیو، بدشیوه، پَرغونه. (بدشکل)
چاویاری
چشم¬داری، دیدەداری، دیدەوری، دیدەبانی، نگاەبانی، نگاەداری، داخیدن، دیده ، نگران.
ڕۆجیارپەرس
وَرتاج، آفتاب گردان، آفتاب پرست.
ڕۆجیارپەرس
آفتاب کردک، آفتاب پرست، چلپاسه.
کریاری
کرایه داری، کرایه دادن
ئاویار
آب یار.
ئیختیار
خواست، ملچکا، هوس، پیسایش، پیسودن.
بێ¬ئیختیار
اُخواسته، نَخواسته، بی¬خواست، ناچار، دلنَخواه.
تەیار
آماده ،ساخته.
جفتیار
جفتیار، جفت¬بنده، بَرزگز، شُخمگر.
خەیار
خیار، بالَنگ، بادرَنگ، آزرَنگ، خیاربالَنگ.
دیار
سُنبات، سَنبوت، دیدار، پدیدار، نمودار، نمایان، هویدا، آشکار، پیدا، جلوه گر.
دیار
رو، روی، چِهر، پهره، رخ، رخسار، رخساره، دیدار.
دەیار
کَس، هیچ کس، زاوَر، زاوار.
دەییار
زاوَر، زاوار، خانه خدا، پاسبان دَیر.
سیار
سیمیار، دستیار، مددکار، یاری دهنده، شاگرد
سیار
داریا سل (مخفف سیدار)
شالیار
شاه یار
شایار
شاه یار
شیار
شیار، شَدیار، شَدکار، شَتکار، شُخم
شێفیار
شُخم بُر، خسته کار
عەیار
تَبَند، داغولف ریوکار، دغل باز
عەیار
بارف شار، (بار مسکوک)