تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



گژنیژە
دلیده. (بلغور خورد)
گژنیژە
تگرگچه، پَسَنگُک. (تگرگ ریز)
گژنیژە
گُژاژ، گَزار. (دانەدانەشدن بدن از سرما مثل اینکەجوش درآورد، همینکەبدن گرم شد فوراً محو می شوند.)
گژنیژە
کَشنیژ، کُسبُره.
گژنیژە
کَهله، گَهله، کشنیر طلا.