تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



کڵە
سُرمه، توتیا
مێڵ و کڵەدان
کڵەدان
سُرمه دان
پەنکڵەمێش
خشم، تُش، گُژم. (گرفتگی از شدت غیظ.)
چوکڵەخیگه
چوبَک، چوبَک خیگ.
چوکڵەشکێن
هاله، چُغُل، سخن¬چین، دوبرهم¬زن.
چوکڵەشکێنی
هالگی، چُغُلی، سخن¬چینی، دوبرهم¬زنی.
چوکڵەی تەماکۆ
دَمار، چوبه.
چوکڵەی قولاب
غَمازک. (چوبک قلاب ماهی¬گیری.)
کاکڵەشێران
کاکڵەمووشان
زَجال، دیوپا، جولاهَک، جولاهه، تَندو، تَنَندو، کَره تن، کَروتنه، کارتنه، تارتَنه، تارتَنگ، کلاش، عنکبوت
کاکڵەمووشان
کَره، کَری، کَرو، تَفَند، تَفنی، تَنتَه، تَنَستَه، اَنفَست، اَبَرکالیا، کلاشخانه (تار عنکبوت)
کاکڵەمووشان
کوهاموی (بازیچه ی بچه ها است، مقداری خاک تپه می کنند و آب روی آن می پاشندتا یبه اندازه ی یک انگشت روی آن گل شود، سپس از سه یا چهار طرف آن را منضماً شکافته، خاک روی آن را بیرون می آورند یک گنبد می ماند
دووکڵە
شُفته، بَناغ، دُشکی، دُکچی، فَرموک، رُغوته، جغرشته، چغرشته، جغرسته، جفرسته، کَیسَنَه. (گروهەی ریسمان خام که بر دوک پیچیده شود.)
دیان ڕۆکڵە
دانُک. (آشی است که هنگام بیرون آمدن دندان بچه می پزند.)