تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



کوشترا
کُشترا (آلت نجاری است)
کوشتن
کُستن، کوفتن، کوبیدن، زَدن
کوشتکار
کشتکار، کشتگر
کوشتە
کُشته، ماری
کوشوندەر
کُشندر، خوشاروزه، ژاژ
کوفر
بدآیینی، نافرمانی، ناسپاسی، بی باوری، (ضد ایمان است)
کوفو
هَمسَر، هَمال، هَمتا، مانند
کول
کُند، کُل، خسته
کولاتگ
جوشیده، جوش آمده
کولان
کُلانه، لانَه، تَکَند، شَبکَند
کولاننەوە
تازه کردن (زخم مثلاً)
کولانە
کَلانه، تَبکَند، شَبکند، لانَه، آشیانه، کاشانه
کولانەی دەروێشی
کُلبه، کُلبَک، کَربَه، کَرچه، کُریچه، کُریجه، کَریج، کَریز، کَریزه، کاشانه
کولل
همه، سرهم، همگی، روی هم، هماد (ضد جزء، و سکنجبین کل استف سرکه جزء، حیوان کلی است، انسان جزئی)
کوللی
همادی (ضد جزئی)
کوللیات
همادیان (ضد جزئیات)