تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



کافر
مَنبَل، بَشم، بی کسیش، بی آیین، دژکیش، بدآیین
کافرمان
اُستُرَه، پاکی، تیغ
کافوور
کافور (صمغی است از درخت کافور می گیرند)
کافی
بَس، بَسَند، بَسَندَه، کَفاف
کافی
زرَنگ، برازنده، کاری، شلیسته، وَش کرده،
شکافت
شکاف، شکوف، شکَفت، اَشکَفت، رَخ، رَخنه، جَر، ترک، آهون، چاک
شکافە
زَخمه، شُکافه، سُکافه، سُکافره
موکافات
شیان، پاداش، سزا، کَیفَر، بادافراه، بادافره.