تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



کاردەپەلە
بالوایه، پالوایه، پالوانه، پبلوایه، رازال، زازال
کاردەپەلە
گُزاز (زبر شدن بدن از سرما مثل اینکه چوش درآورده، همینکه بدن گرم شود فوراً خاموش می شوند)
لەکاردەرهاتگ
از کار در آمده، سورای شده. (اسپ مثلاً)