تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



ڕەخت
رَخت، پوشاک، پوشیدنی.
ڕەخت
رَخت، یراق، ستام، اُستام، اوستام، اوستان. (رخت اسب که از طلا یا نقره می سازند.)
ڕەختخاو
بیر، بَستُر، تشتخانه، رخت خواب.
ڕەخس
وَشت، شار، پاکوفتن، دست افشاندن، جُنبیدن، چرخ زدن، چوپی کشیدن.
ڕەخنە
رَخ، رَخنه، شکاف، شکوف.
خڕەخڕ
خَرخَر، خَراخَر، خَراک، غَرنگ، بَخُست، کرش. (آواز گلو.)
خڕەخڕ
خرخر. (صدای کاغذ یا لباس نو مثلاً.)