تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



شەولێگەڕیاگ
شب گشته (کسی که هنگام شب از او گم شده باشد که نداند چه هنگام شب است)
قوڕگ دڕیاگ
گلو دریده
قوڕگدڕیاگ
آزمَند (مجاز است)
قۆڕیانە
چَلپاسه، سوسمار، وَزغَه، (وزغه ی بلدی)
لووت بڕیاگ
بینی بریده.
لێبڕیان
گُسیختن، گُسیخته شدن، بَریدن، بُریده شدن.
لێبڕیان
آماده شدن.
لێگۆڕیان
رَمژَکیدن، گَوهریدن.
لەوەڕیان
چریدن، بَرموز خوردن.
مێڕیان
شکسته شده. ( اورامی است.)
هاڕیان
خورد شدن، آرد شدن.
هاڕیاگ
خورد شده، آرد شده.
هەڵبڕیان
هەڵخڕیان
آغالش، فژولش، آغالیدن، فژولیدن، برانگیختەشدن.
هەڵخڕیاگ
آغاریدن، آغالیده، وژولیدن، فژولیدن، وادار کردن، بانگیختەشده، برانگیختەشده.
هەڵدڕیان
شکافتن، شکافتەشدن، پارەشدن.
هەڵسووڕیان
هەڵچۆڕیان
هەڵگەڕیانەوە
برگشتن، برگشتەشدن.