تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



تەپیان
تپیدن ،تپیده شدن ،آگنده شدن ،آغنده شدن ،آغشته شدن ،سپوخته شدن ،اَنباشته شدن ،گرفته شدن.
تەپین
تپش ، تپیدن ،زدن ،گزاز ،دل تپش.
جوڕەپیاگ
جُره مرد، مرد چهاردانگ.
خورپیان
زَدن، تَپش، یادرسیدن.
خوڵووپیان
یوزَک، یوزه، تلَو، غَلت، غلتیدن، تلَو خوردن، یوژک زدن. (غلتیدن اسپ و الاغ و حیوانات در میان خاک مثلاً.)
داخۆرپیان
درگاپیەودان
درپیش کردن، پیش کردن.
زەرپیان
زدەشدن، کوفتەشدن، کوستەگشتن.
سپیاو
سپیده، سپیدآب، سفیدآب، سپتاک، سپتیاگ
سپیدار
سپیدار، اِسفیدار، پَدَه
قوپیان
گَود شدن، فرورفتن، قُپیدن
قەپیان
هەڵشڵەپیان
جُنبیدن در آب.
هەڵپیچانن
فشار آوردن، زور آوردن.
هەڵپیکان
چِفت کردن، بَستن. (بَستن چفت دَر)
پاپیاده
پیاده، پاپیاده، پاسوار.
پاپیاساوین