تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



پیداروو
پیەدارو. [پیه و آهک نوشکفته و پنبه به مقدار معین در روی آتش قاتی کنند و برای وصل تنبوشه و کوزەی شکسته به کار برتد.)
سپیدار
سپیدار، اِسفیدار، پَدَه