تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



پۆشاک
جُل، رَخت، جامه، پوشیدنی، پوشَن، پوشَنی، پوشاک، پوشش.
پۆشته
پوشته.
پۆشه
پوش، پوشه، اَشکو، اَشکوب.
پۆشیده
پوشیده، پَنام، نهان، پنهان، نهانی، راز، رازه، نهفته، آبشته، اَبشته.
پۆشین
پوشیدن، برکردن.
پۆشین
پوشیدن، پَنام کردن، نهان کردن، پنهان کردن، نهفته کردن، اَبشتن، آبشتن.
پۆشین
پوشین. (نوعی است از کلاغی زنانه که از حریر سیاه می¬سازند.)
پۆشەن
پوشَن، پوشَنه، پوشَنِ، پوشیدَنی، جامه.
پۆل
جوق، جوقه، دسته، گله، جَفالَه.
پۆله
...
پۆپه
پوپ، پوپه، جوج، خوچ، خوچه،بلوج، لالَک، خوراهه.
پۆپه
کَلّه، چَکاده، چَکاد، چَهاد، چَکاه، سَپکاد.
پۆپچەرمگ
گیس¬سفید، خدمتکار.
پۆپەژمین
دامَک، سرانداز. (از پشم می¬بافند و خیلی تنک است.)
پۆڕ
پَهن، پَخت، پَخج، پَخش.
پۆڕ
اَنبوه، خَفه. (بیشەی انبوه مثلاً.)
پۆڕ
پور، تُراج، کَبک کر.
پۆڕش ڕوین