تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



سەدای پڵنگ
صدای پلنگ
پڵاس
پَلاس، گوردین. (جاجم سفید)
پڵاش
خَلاشه، خاشاک.
پڵاو
پَلَو، پلاو.
پڵاوسافکەر
اَردَن، آردَن، ماشو، ماشیوه، پالونه، پالوانه، پالاوان، پلوپالا.
پڵاوپێو
پَلاوپُر، مالامال.
پڵتۆک
تلَنگ، تلَنگور.
پڵمخ
توف، گریه.
پڵنکی
پلنگی. (رنگی است که نقطەها از رنگ دیگر در آن باشد که بیشتر در کبوتر فراهم می¬شود.)
پڵنگ
پَلَنگ.
پڵپ
سُست، شُل.
پڵپ بەستتن
پڵپڵه
زیوری است زنانه، از اشرفی یا شاهی نقره می¬سازند.
پڵۆچ
پیچ، ناراست، نادُرُست.
تۆپڵاخه
گلوله. (گلوله مانند .)
تۆپڵاخەی جوجکه
تەپڵه قوو
تبر خون ،اَرن تبژ. (چوبی است معروف سرخ رنگ که از آن تیر سازند.)
تەپڵەک
بست ،بند. (آهن پاره ای که بر تخته ی شکسته مثلاً می زنند.)
تەپڵەک
سپندوز ،بادریسه ،شنگور ،شنلوک ،کلیجه ،گلیچه ،کُماج ،چناب ،جاتاغ. (تخته ی مدَور بالای ستون خیمه.)
تەپڵەک
تپله ،دبّه. (برآمدن کاهگل دیوار مثلاً که بخواهد بیفتد، یا کنار رودخانه که زیرش را آب ... کرده باشد.)
داپڵۆسکیان
دووپڵی
دوبلی، دورویی، دوزبانی، اَبلوکی.
سپڵۆت
سپڵۆت
سپڵۆتی
سپڵە
ناسپاس، بدنمک، نمک نشناس
شتورگاوپڵنگ
شترگاوپلنگ، شترگاو
شوتورگاوپڵنگ
شەپڵاخە
تس، سله، سیلی، کشیده، تپانچه، توانچه
هەڵپڵۆسکانن
هەڵپڵۆسکیاگ
مُرده، کُشتەشده.
وشترکاپڵەنگ
شترگاوپلنگ، شترگاو.
وشکەپڵاو
کَته، بَته، بَده، کتەچلو.
پووشوپڵاش
خَس و خاشاک، خَش و خاش، خش و خلاشه، خلاشه و خَشَک.