تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



تەناف پووش خورما
سازو ،بارپیچ. (طنابی که از لیف خرما می سازند.)
دەم پووچەڵ
پواز
بُراز، بَراز، بَواز، بَفاز، پُفاز، پَغاز، پانه، پَهانه، فانه، فَهانه، زوانه، زفانه.
پوخت
پُخت، پُختن، پَزیدن.
پوخت
پخت. (مقداری معین برای طبخ.)
پوخت¬وپەز
پخت¬وپز.
پوخت¬وپەز
پخت¬وپز، ساخت¬وپاخت.
پوخته
پُخته، پَزیده.
پوختەدەنی
پُختنی، پَزیدَنی.
پونگه
پودنه، غاغه، رافونه، راقوته.
پونگەکێفیله
رُتَک، مَشک ترامُشیع، مُشک مُشیع.
پووت
پوک، پوچ، کرَو، کاک، کاوَک، کاواک، بی¬مغز، تُهی.
پووتەک
لوری، خُوره، کوفت. (سوزاک سخت، که قسمی است از پیسی.)
پووتەگا
کَش، پَهلو، تهیگاه، آبگاه.
پووتەڵ←پووت
بیهوده، پوچ، فَرخَنج، بی¬چَم. (حرف لغو بی¬معنی، مجاز است.)
پووره
هَنگ، دَسته، توده.
پووره
تودەی زنبور.
پوورەدان
تودەزن. (پرواز کردن بچه زنبور از لانه و تشکیل جدید آن.)