تۆڕی زاراوەپارێزیی وشەدان



پاسا
پای¬سا، پای¬مال، پنهان، پنام، پوشیده، گذشت، آمرزش، چَشم¬پوشی.
پاسا
پوشنده، پای¬سا کننده، پای¬مال کننده، نهان ساز.
پاساخۆڕ
پوشنده، پای¬سا کننده، پای¬مال کننده، نهان¬ساز.
پاساخۆڕ
نشخوار، نشخوَر، پاش¬آخور. (پس¬ماندەی علف که الاغ نمی¬خورد.)
پاسار
پَکوک، تابوک، قابوک، قابول، قاپول، لَبه، پالانه.
پاساری
گُنجشک، بنجشک، چُگُک، چُگوک، چُغُک، چُغوک، چُتُوک، وَنج، مَرتَکو.
پاسەر نیان
دُنبال کردن، در پی رَفتن.
پاسەوان
پاسبان، پادبان، بهرەدار، دیدەبان، دیدەور، کشکچی، دیده، پاد، نگهبان، چشمدار، دیدەدار.
پاسەوان قۆشەن
یَزَک، قَلاوَز، پاسبان، دیدەبان، پادبان، پاد، دیده، پیش¬قراول.
پاش
پَس، سپس، پَی، پشت¬سَر.
پاش
پادشاه، شاه، شه، رَیهه، پادبان، پاسبان، نگاهبان، اَفسَر.
پاش¬هەڵگیر
ترک¬بردار.
پاشاروا
پساب، پَسابه.
پاشاو
بشخور. (پس¬ماندەی آب در ته کاسه.)
پاشبەن
پاش¬بند چدار. (پاشبند اسپ که از زنجیر یا رسن می¬سازند.)
پاشخوانه
پس¬مانده، غاب. (پس¬ماندەی خوراک)
پاشخەنه
رقون. (پس¬ماندەی حنا)
پاشور
پاشو، پاشویه، سَلیس، سَتیس، خاز.
پاشکۆ
تَرک، خُرج، خُرجین، پاشکو، خورجین. (ضد «پێشکۆ» هم هست.)
پاشۆراو
پسابه، لبەریز. (فاضلاب)